|
1
|
اثر تغییرات کاربری اراضی و خشکسالی بر افت تراز آب زیرزمینی منطقه چغلوندی
|
( 1426 بازدید )
( 198 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 23 - شماره پیاپی 23
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
مدیریت بهینه منابع طبیعی یک منطقه نیازمند درک تأثیرات تغییرات کاربری/ پوشش زمین بر روی چرخه هیدرولوژیکی آبهای آن منطقه است. منطقه موردمطالعه محدوده چغلوندی واقع در استان لرستان است. در این پژوهش جهت بررسی رابطه بین تغییرات کاربری اراضی و خشکسالی با افت سطح تراز آب زیرزمینی، نقشههای کاربری اراضی در طی سه دوره زمانی 2004، 2009 و 2014 از تصاویر ماهوارهای +ETM ماهواره لندست منطقه چغلوندی استخراج شد. پس از پردازش و تحلیل تصاویر،کاربریهای منطقه در شش طبقه جنگل، مرتع، بوتهزار، زراعت، مسکونی و سایر طبقهبندی گردیدند. ضریب کاپا مربوط به طبقهبندی سالهای 2004، 2009 و 2014 به ترتیب برابر0/89، 0/9 و 0/92 به دست آمد. بهمنظور بررسی رابطه بین تغییرات کاربری اراضی و افت تراز آب زیرزمینی منطقه از دادههای کمی 18حلقه چاه پیزومتری در سالهای 2004، 2009 و 2014 استفاده گردید. همچنین در این مطالعه برای تعیین روند تغییرات بارندگی و تعیین دورههای خشکسالی و ترسالی از میانگینهای متحرک 3 ،5 و 7 ساله استفاده شد. نتایج نشاندهنده زوال منابع طبیعی، تخریب اراضی جنگلی و تبدیل به زراعت و مناطق مسکونی و افت آب زیرزمینی همگام با خشکسالی در بلندمدت است که در سال 2014 نسبت به سال 2004، حدود 6 متر افت تراز آب زیرزمینی اتفاق افتاده است.
|
تخصص ها
:
|
تصاویر ماهوارهای، چاههای پیزومتری، خشکسالی، منابع آب زیرزمینی
|
|
|
|
2
|
مروری بر مکانیسم اثر تثبیت کنندگی انواع خاکپوش ها بر حرکت ماسه های روان
|
( 1474 بازدید )
( 115 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 23 - شماره پیاپی 23
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
پدیده فرسایش بادي به عنوان یکی از اصلیترین فرآیندهاي زوال سرزمین در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار میآید. انتشار گرد و غبار و حرکت ماسه های روان توسط نیروی باد به عنوان یکی از علل اصلی فرآیند بیابانزایی شناخته شده است که در نتیجه آن تبدیل مناطق کشاورزی به زمین های بایر و ایجاد پوشش ماسه بر روی آنها است. تپههای ماسهای، به علت رطوبت ناکافی و همچنین عدم پوشش مناسب گیاهی، دارای چسبندگی کمی بوده و مستعد فرسایش بادی میباشند بنابراین تثبیت و جلوگیری از پیشرفت آنها ضروری است. یکی از شیوههای متداول کنترل ماسههای روان استفاده از خاکپوش بر سطح پهنههای ماسهای است که خاکپوش ها به دو گروه نفتی و غیرنفتی تقسیم میشوند. اخیراً توجه به بحث تخریب محیط به وسیله خاکپوش نفتی همچنین هزینههای زیاد استفاده از این نوع خاکپوشها، باعث فعال شدن مراکز علمی و پژوهشی کشور در زمینه تحقیق بر روی تغییر در نوع و شیوههای استفاده از خاکپوش گردیده است. در تحقیق حاضر به معرفی انواع خاکپوش از دیدگاه مکانیسم عملکرد آنها در تثبیت ماسههای روان و شناخت معایب و مزایای استفاده از خاکپوش ها پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد، اگرچه استفاده سنتی از خاکپوش نفتی در طی سالها به عنوان یک اقدام ضربتی مورد توجه بخش اجرای تثبیت ماسههای روان بوده است به دلیل معایب و مشکلات فراوان آن از جمله هزينههاي زياد استفاده از اين نوع خاکپوش و لزوم به كارگيري ماشين آلات سنگين در عمليات ميداني، مشكلات زيست محيطي و بهداشتي كار با اين نوع خاکپوش و در نهايت خسارتهاي هنگفتي كه هرساله منابع اقتصادي ما از فرسايش بادي متحمل ميگردد امروزه پیشنهاد میشود که ضمن بکارگیری از خاکپوش نفتی در موارد بسیار ضروری، تحقیق و ترویج استفاده از خاکپوشهای زیست تخریب پذیر که با عناوین مختلف به کار برده شده، استفاده شود تا در آینده ضمن افزایش خواص مقاومتی و کیفیت این خاکپوشهای زیست سازگار، هزینههای تولید آن نیز تا حد قابل قبول کاهش داد.
|
تخصص ها
:
|
فرسایش بادی، فرسایشپذیری، ماسههای روان، تثبیت، خاکپوش.
|
|
|
|
3
|
مناطق بافر گیاهی و نقش آن ها در آبخیزداری
|
( 1590 بازدید )
( 89 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 23 - شماره پیاپی 23
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
باتوجه به مشکلات متعدد فعلی در بخش کشاورزی و آلودگ یهای غیر نقطه ای، حس اقتصادی کشاورزان آینده نگر ایجاب میکند تا کشاورز به دنبال اقداماتی برای حفظ مواد مغذی و خاک در مزرعه خود باشد. از طرفی سیلاب های گلآلود و مخرب هر ساله منابع آب و غذا و منافع جوامع بشری را تهدید می کنند. در چنین شرایطی می توان مناطق بافر را بهعنوان یک ایده نوین و سازگار با محیط زیست برای کشاورزان و جوامع بشری تلقی کرد. مناطق بافر موجود در حوزههای آبخیز کشور نیز دارای آثار و خدمات متنوعی برای جوامع بشری می باشند که در حال حاضر تا حدی برای مدیران کشور ناشناخته باقی مانده است. بافرهای طبیعی موجود در دو شهر گرگان و مینودشت در استان گلستان بهعنوان نمونه بارز مناطق بافر در ایران، علاوه بر کاهش اثر سیل های مخرب، منابع آب این شهرها را نیز از ورود آلودگی های غیرنقطه ای محافظت می کنند. نتایج این بررسی نشان داد مناطق بافر دو منطقه مورد مطالعه نقش مؤثری در ارتقاء سلامتی بومسازگان این مناطق ایفا میکنند. از طرفی با طراحی و مدلسازی بافرها برای مناطق بحرانی این دو محدوده، میتوان خسارات ناشی از سیل و آلودگی منابع را کاهش و درآمد کشاورزان را نیز افزایش داد. همچنین بر اساس این یافته ها، استفاده از مناطق بافر بهعنوان یک ابزار مهندسی زیستی در حوزه های مورد مطالعه مطرح می باشد.
|
تخصص ها
:
|
چهل چای، گرگان، نوارهای بافر، مدلسازی بافر، مدیریت آبخیز
|
|
|
|
4
|
معرفی مفهوم یکپارچگی بومشناختی آبخیز
|
( 1419 بازدید )
( 92 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 23 - شماره پیاپی 23
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
فعالیتهای انسانی موجب تغییر سیمای سرزمین و در نتیجه تغییر ساختار، ترکیب و عملکرد بومسازگان آبخیز میشوند. در اثر این تغییرات ممکن است ارائه خدمات طبیعی حوزه آبخیز با مشکل مواجه شده یا غیرممکن شود. برخی از این فعالیتهای انسانی شامل تغییر کاربری اراضی، قطع درختان، معدنکاری و شکار باعث بروز و یا تشدید اختلالات طبیعی مخرب مانند آتشسوزی یا سیل میشوند. این نوع فعالیتها و تغییرات بیشک نیز در یکپارچگی حوزه آبخیز تاثیرگذار هستند. در واقع یکپارچگی آبخیز به توانایی حوزه آبخیز در تامین و ارائه طیف کاملی از فرآیندها و عملکردهای بومشناختی مورد نیاز برای پایداری منابع و خدمات بومسازگان اطلاق میشود. این مفهوم در واقع نشات گرفته از مفهوم یکپارچگی بومشناختی بوده که توسط بومشناسها بهطور جدّی مورد توجه و بحث قرار میگیرد. در این مقاله، مفهوم نوظهور یکپارچگی در مدیریت جامع و سازگار حوزههای آبخیز و ارائه اطلاعات جامع و لازم در خصوص شاخصها و رویکردهای مختلف ارزیابی آن در واحد بومسازگان معرفی و تبیین شده است تا محققان و مدیران حوزههای آبخیز بتوانند از این رویکردها برای تبیین یک رویکرد جامع بومی برای ارزیابی یکپارچگی بومسازگان آبخیز کشور استفاده نمایند.
|
تخصص ها
:
|
ابزار مدیریتی، توان بومشناختی آبخیز، سیمای سرزمین، مدیریت یکپارچه آبخیز
|
|
|
|
5
|
ارائه راهبرد مدیریتی مناسب با استفاده از مدل تلفیقی QSPM-SWOT با هدف ساماندهی عشایر (مطالعه موردی: طایفه عشایری گود عرب طاهری طبس)
|
( 1445 بازدید )
( 78 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 23 - شماره پیاپی 23
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
بررسی مسائل اقتصادی و اجتماعی جوامع عشایری از جمله مسائل استراتژیک دولت ها می باشد که بیشک ارائه راهبردهای مدیریتی مناسب در این راستا گامی مهم و ضروری تلقی میگردد. تحقیق حاضر بهمنظور بررسی مشکلات گود عرب طاهری منطقه طبس و بر اساس مدل تحلیلی SWOT انجام شده است. ابتدا با بازید از منطقه و تهیه پرسشنامه ها نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای منطقه تعیین گردید. سپس ماتریس عوامل داخلی (قوت ها و ضعف ها) و عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها) تهیه و جهت امتیازدهی (طیف لیکریت) به کارشناسان و بومیان منطقه ارائه شد. پس از تعیین ضریب تأثیر(ضریب نهایی) عوامل در ماتریس ها، راهبرد (استراتژی) حداقل- حداکثر WO تعیین گردید. این راهبرد نوع دوم راهبردها و از ترکیب فرصت ها و نقاط ضعف می باشد که به توجه به ترکیب عوامل این دو بخش، راهبرد مناسب طراحی میگردد. در ادامه جهت تعیین راهکارهای مناسب با استفاده از ماتریس QSPM شش راهکار از تلفیق عوامل داخلی و خارجی شناسایی شد که در نهایت دو راهکار 1- توجه دولت به مناطق محروم و عشایر منطقه و تأسیس مراکز بهداشتی، فرهنگی، رفاهی، ارتباطی، مراکز خرید و فروش و 2- ارائه برنامه ای جامع برای یکجانشینی عشایر و عواقب بعد از آن، با بالاترین امتیاز بهعنوان بهترین راهکار شناخته شدند.
|
تخصص ها
:
|
مسائل اقتصادی اجتماعی، جامعه، مدل تحلیلی SWOT، مدیریت و برنامهریزی، عشایر
|
|
|
|
6
|
پیش بینی بیابانزایی دشت کرمان با تکیه بر معیار اقلیم در سال 1409 با استفاده از مدل IMDPA
|
( 1442 بازدید )
( 47 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 23 - شماره پیاپی 23
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
امروزه بیابان زایی یکی از چالش های مهم قرن 21 مطرح میباشد. تخریب منابع آب، تخریب خاک و همچنین تخریب پوشش گیاهی از نشانههای بیابانزایی است و این چالش مختص مناطق خشک نیست بلکه در همه مناطق اعم از مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمهمرطوب میتواند منطقه تحت تاثیر خود را تخریب کند به همین منظور آگاهی از شدت آن میتواند نقش به سزایی در مدیریت منابع آب ایفا نماید در این مطالعه از مدل IMDPA که بومی ایران است. به منظور پیش بینیبیابانزایی دشت کرمان از منظر معیار اقلیم در افق 1409 استفاده شده است. بررسی و مطالعه معیار اقلیم و امتیازدهی به آن در منطقه مورد مطالعه از سه شاخص مقدار بارش سالانه، شاخص خشکی SPI و شاخص تداوم خشکسالی استفاده شده است. با استفاده از مقادیر بارش پیش بینی شده توسط مدل LARS-WG و مدل IMDPA امتیاز شاخص بارش سالیانه 3/8 ، امتیاز شاخص استمرار خشکسالی 0/7 و امتیاز شاخص SPI 3/5 برآورد گردید و در محیط GIS نقشه های پهنه بندی همه شاخصها ترسیم گردید نتایج داد که با توجه به امتیاز محاسبه شده، شاخص بارش سالیانه در کلاس بیابانزایی بسیار شدید، شاخص تداوم خشکسالی در کلاس بیابانزایی کم و شاخص خشکسالی SPI در کلاس بیابانزایی شدید قرار دارد و از میانگین هندسی و تلفیق این شاخصها، شدت بیابان زایی منطقه در افق 1409 در کلاس شدید قرار گرفت. نتایج این مطالعه میتواند در مدیریت فرآیند های بیابان زایی در منطقه کمک شایانی نماید.
|
تخصص ها
:
|
بیابان زایی، بیابان زایی متوسط، دشت کرمان، مدل IMDPA ، معیار اقلیم
|
|
|
|
7
|
بررسی توان اکولوژیکی در مقیاس زیر حوزهای، راهبردی جهت آمایش سرزمین استانی(حوزه مورد مطالعه: شهرستان چوار استان ایلام
|
( 1390 بازدید )
( 61 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 23 - شماره پیاپی 23
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
آمایش سرزمین علمی است که با توجه به ویژگی هاي اکولوژیک سرزمین و شرایط اجتماعی آن، اقتصادي و نوع استفاده بهینه از سرزمین را مشخص میسازد. در اين ميان، استفاده از دادههای مكاني و ساماندهی و تحليل درست اين دادهها براي بهرهگیری در موضوعات توسعه، با اهميت بوده و از رشد فزايندهاي در سطح تحقيقات روز برخوردار است. داشتن نقشههای مناسب از شرايط بوم شناختي و زيست محيطي سرزمين براي ارزيابي بسيار با اهميت است. در این راستا تحقیق فوق به بررسی کاربریهای چندگانه به صورت زیر حوزهای میپردازد جهت این امر نقشههای مورد نیاز بعد از تهیه با استفاده از نرم افزار Arc Map در فرآیند آمایش سرزمین، جهت ارزیابی توان اکولوژیک اطلاعات منابع اکولوژیک حوضه با دستورات Overlly تلفیق شد و در نتیجه نقشهای که بیانگر تمامی خصوصیات لایههای تلفیق شده است به دست آمد. در این پژوهش بر اساس کاربریهای به دست آمده به تفکیک کاربری جنگل نیمه تجاری با درصد مساحت 48/54 درصد دارای اولویت بود و در کاربری کشاورزی و مرتع، کشاورزی درجه دو با درصد مساحت 34/87 درصد در بخشهای پایینی حوزه که شامل زنبورداری، باغداری، کشت آبی محدود مانند برنج در سطح کم را شامل شد و در مناطق بالاتر کشاورزی درجه شش با مساحت 47/02 درصد، بیانگر شرایط خوب منطقه برای مرتعداری است، قسمت اعظم حوزه به مساحت 74/02 کیلومترمربع را تفرج گسترده تشکیل داد، و در بررسی نتایج به دست آمده از مدل در مرحله تعیین توان حوضه به انواع کاربریها نشان داد که بیشترین تناسب در حوضه آبخیز در بین تمامی کاربریها به کاربري جنگل و تفرج گسترده به ترتیب با مساحت 37/27 و 35/42 کیلومتر مربع مربوط میشود که تقریباً قسمت زیادی از سطح حوزه را شامل میشود و کمترین سطح به کاربري کشاورزی با مساحت 27/06 کیلومتر مربع اختصاص دارد، بنا بر نتایج تحقیق فوق مطالعات زیر حوزهای میتواند به مدیران در مدیریت صحیح سرزمین و بهرهوری مثبت از توان اقتصادی و اجتماعی سرزمین کمک نماید و در حفظ آب و خاک که بستر حیات انسان را تشکیل میدهد، گامی مؤثر نهاده و توان سرزمین را برای نسل آینده نگهداری نماید.
|
تخصص ها
:
|
تناسب اراضی، GIS، توان سرزمین، حوزه آبخیز چوار
|
|
|
|